کاتیــــــ ــا | ||
روزهاست نمی گذارم واژه های سربه هوای عاشق اطراف خط خطی هایم چرخ بخورند و آن هارا به بیراهه بکشانند! اخر اینجا تمام عاشقانه ها محوم اند!
به جای تمام فریاد ها سکوتی کشنده را در پیش گرفته ام سعی نکن سکوت مرا تفسیر کنی سکوت من طعم جنون دارد و پژواک اعتراضی فرو خورده از زندگی و بغضی سرگشته از همه ی حکم هایی که بی انصافانه برایش بریدند سکوت من تفسیر یک احساس شکسته است عاشقانه های من محکوم شده اند به سکوت...! نجوای 1: أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ. **** حسرت نوشت: کاش با این همه زمین خوردن می پرسیدی از من حال من هیچ،حال بال هایم چطور است... سکوت نوشت: دیدی رفتم....؟ دیدی.....؟ توضیح نوشت: دلیل اینکه سعی میکنم کمتر پست های ادبی بذارم همین بود عاشقانه های محکوم... مخاطب نوشت: هیچ کدوم از پست های الهه ی سکوت مخاطب نداره حرف های ادبی می باشد و بس! به قول سحر انقدر که شعر عاشقانه خوندیم باورمون شده یکی بوده که رفته،حالا منتظریم برگرده:دی
[ جمعه 91/6/31 ] [ 10:42 صبح ] [ الهـه سـکــوت ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |